یه خونه با دو قبله
سلام شیشه عمر مامان امروز روز نهم ماه رمضان 1392 و این دومین ساله که تو با حضورت سفره افطارمون رو نورانی میکنی دلم میخواد بگم که چقدر فرشته ای ولی نمیدونم چه طوری باید بنویسم از حضور نورانیت ... امسال این اولین سالیه که دارم روزه میگیرم بعد از سه سال و از شانس منم دقیقا توی بلند ترین روز هاش افتاده خیلی سخته که بخوام پا به پای تو حرف بزنم وبازی کنم وبدوم و کتاب بخونم و ... اخه مامان تو انرژیت زیاده من که نمیتونم این روز ها خیلی ضعف دارم بعضی وقتها فکر میکنم که دیگه فردا نگیرم بعد دوباره موقع سحر پشیمون میشم موندم نمیدونم باید چی کار کنم خدا خودش کمک کنه ... ااین روز ه...
نویسنده :
مامان بهاره
2:07