نفس های زندگی ما ونداد نفس های زندگی ما ونداد ، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 5 روز سن داره
زندگی عاشقانه مازندگی عاشقانه ما، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 11 روز سن داره
نبض زندگی  رستا جونمنبض زندگی رستا جونم، تا این لحظه: 8 سال و 11 ماه و 10 روز سن داره

نامه هایی از جنس عشق(ونداد ، رستا)•●●♥♥❤

نامه100 (اخرین گزارش از روزهای دو سالگی)

سلام به پسر کوچولوی شیرینم   این روزا درست قبل از سه سالگی ات این قدر بزرگ شدنت ملموس وواضحه که هیچ راهی برای انکارش ندارم   واقعیتش اینه که بزرگ شدنت ارزومه ولی نمیدونم چرا دوست ندارم از بچگی در بیای ، دوست ندارم این دنیای کوچیک پر از شادی  وخنده های بچه گانت تمام بشه شاید به خاطر اینه که میدونم قصد بچه دار شدن  دوباره ندارم  وبه خاطر همین از بزرگ شدنت میترسم ( اره ما رسما تک فرزندی بودنمون رو اعلام کردیم  )   داشتم میگفتم این قدر بزرگ شدی که دیگه بدون کمک من دستشویی میری  شلوار میپوشی جوراب پات میکنی واین که فرصت انجام همه کارهایی رو که یه روز از تکرارشون خسته بودم و...
29 اسفند 1392

نامه 101 (سه سالگیت مبارک پسر ک شیرینم)

خدایا این فرشته مهربان کیست که از آسمان برایم هدیه کرده ای؟ این چه گلی است که در هر چهار فصل گل است ؟ این چه ماهی است که روزها هم در آسمان است و نور میدهد؟ این چه چهره ای است که در آن پر از روشنایی و زیبایی است؟ این چه پروانه ای است که اینقدر رنگارنگ و زیباست؟ این چه ستاره ای است که در بین تمام ستاره ها درخشان تر است؟ خدایا این چه عشقی است که جانم دیوانه او شده؟ چقدر مهربان است مهر و محبت در وجود اوست . هدیه خداوند برای من از بهشت است ، فرشته ای که مسافر بهشت است . خدا برایم این مسافر را از بهشت فرستاده تا برای همیشه این مسافردر قلبم بماند.او بهشت را دیده و ...
29 اسفند 1392

نامه 96( 2 سال و 11 ماه و3 روز )

  من از عهد آدم تو را دوست دارم از آغاز عالم تو را دوست دارم چه شب ها من و آسمان تا دم صبح سرودیم نم نم   ؛   تو را دوست دارم نه خطی   ،   نه خالی   !   نه خواب و خیالی   ! من ای حس مبهم تو را دوست دارم بیا تا صدا از دل سنگ خیزد بگوییم با هم   :   تو را دوست دارم جهان یک دهان شد همآواز با ما   : تو را دوست دارم   ،   تو را دوست دارم     کادو نوشت: این گیتار هم به مناسبت  35 ماهگردت به سلیقه خودت انتخاب شده مبارکت باشه گیتاریست من   ...
29 اسفند 1392

نامه 97 (1000 روزه که هستی)

    دیگر هیچگاه چنین روزی   را با فرزندم نخواهم  داشت. فردا کمی پیرتر از امروز خواهم بود .     امروز یک هدیه است. نفس بکش  و توجه کن . او را ببوی و نوازش کن     به چهره زیبا و پاهای کوچکش بنگر و دقت کن . از دلربایی های   کودکانه اش لذت ببر  .امروز لذت ببر مادر،   پیش از آنکه متوجه شوی تمام خواهد شد...      -------------  1. مطلب از سایت گرفته شده 2. این مطلب در حالی نوشته شده که فقط 19 روز تا تولد 3 سالگی پسرم باقی مونده    ...
29 اسفند 1392

نامه 98 (عکسنامه سه سال گذشته)

سلام پسرک شیرینم ....  بدون هیچ مقدمه وحرفی میرم سراغ عکس ها .  عکسهایی که با دیدن هر کدومشون خاطره اون روزا رو هنوز هم برام تازه میکنه ولبخند رو مهمون لبام.  تا بوده قانون دنیا همین بوده،   خوب که بگذره خوش که بگذره زود هم میگذره    وچه زود گذشت  لحظات کودکی ات شیرینم ......  خداوندا  تنها ارزویم در این روزگار این است :  لبخند را از لبانمان مگیر   یک روزگی یک ماهگی دو ماهگی سه ماهگی   4 ماهگی 5 ماهگی 6 ماهگی 7 ماهگی 8 ماهگی 9 ماهگی 10 ماهگی 1 سالگی   13 ما...
29 اسفند 1392

نامه 95 (من دلخوشم به این لحظه ها....)

  پسرم....  زندگی سرشار از زیبایی هاست ، متوجهش باش...  باران را ببو ،،  نسیم را حس کن ،،  وبه بهترین نحو ممکن که میتوانی از زندگی لذت ببر وبرای رسیدن به ارزوهایت تلاش کن....   " width="216" height="35" /> پ .ن :  این روزا این قدر قشنگن که دلم نمیخواد به هیچ وجه تموم بشند روزای سرد پر از بارون ومه  ومیبینم که تو هم عاشق بارونی وبا تمام وجود  برای هر قطره اش کلی ذوق میکنی من عاشق این احساسات پاکتم عزیزم    همیشه مثل بارون باش بزار همه از وجود مهربونت سیراب بشند  روزای سرد دی ماه زمستون 1392   سن پسرک2 س...
29 اسفند 1392

عشق کوچک من 37 ماهگردت مبارک ♥

چی قشنگ تر از .. ؟؟ تــــــو رو دوست داشتن. تــــــو رو بوسیـــــــدن ..؟ کنار تـــــو نفس کشیدن؟ کنار تـــــو بیدار شدن؟ کنار تـــــو خوابیـــــدن؟ لمس دســـــــتان تـــــو؟ نگاه به چشــمان تـــــو؟ چه آرامشی داره این زندگی.... فقــــط در کنــــــــــار تــــــو     عروسک شاد خونمون 37 ماهگیت مبارک . کمتر از 24 ساعت تا تحویل سال نو مونده  و ما در کنار تو از همیشه خوشبخت تریم  .خدایا برای همه چیز هایی که توی این سال بهم دادی ازت ممنونم ،به خاطر وجود عزیزانم واحساس خوب خوشبختی  ، احساس خوب مادر بودن واحساس...
29 اسفند 1392

نامه 94 (اسباب بازی جدید & این چند روز تعطیلی با شکوفا وشکرانه)

سلام به روی ماه دلبر 2 سال و ده ماهه من که از بس سرم شلوغه این روزا فرصت پیدا نمیکنم هیچی برات بنویسم  اول این که  34 ماهگردت مبارک عسلی خوشکل من      دوم این که  این روزا بسی سرمان شلوغه از روز اربعین تا 5 روز بعدش مادرجون روضه داشت و28 صفرم که مامانی  مثل هر سال شله زرد داشت خلاصه این که خیلی فرصت  نداشتم تا برات بخوام بنویسم فقط بگم که خیلی شیطون بلا  وشیرین زبون شدی کسی جرات نمیکنه چیزی بگه از بس که جواب اماده توی استینت داری همش مجبوریم  قبل از هر حرف زدنی کلی راجع به اون فکر کنیم وحرفهای احتمالی بعد ازاون رو پیدا کنیم خلاصه این که به لطف حضور سبز وزبون درازتون ما برا...
17 دی 1392

نامه 93 (یلدا 92)

 پسر زیبای زمستانی من... پاییز ثانیه ثانیه می گذرد، یادت نرود این جا کسی هست که به اندازه تمام برگ های رقصان پاییز برایت آرزوهای خوب دارد. عمرت یلدایی، دلت دریایی، روزگارت بهاری ♥    اینم یه عکس از ونداد در یلدای 91   پ.ن - نمیدونم چرا هیچ وقت قسمت نمیشه از شب یلدا عکس بندازم به همین دلیل مجبورم عکس پارسال رو بزارم که اونم من نگرفتم عمه مریم ازت گرفته   ...
15 دی 1392